گزارش ساليانه ٢٠٠٨
گزارشگران بدون مرز گزارشگران بدون مرز

 

 

 

 اطلاعيه مطبوعاتي

چهار شنبه ٢٤ دلو ١٣٨٦

 

آزادی مطبوعات در ٢٠٠٨ انتخابات پراهميت و المپيک در تابستان

نگراني های ما از چگونگي تحول آتي در وضعيت آزادی مطبوعات در جهان بي شمارند. ٢٠٠٧ سالي پرخشونت در همه ی زمينه ها بود. اول برای تعداد بيشتر روزنامه نگاران کشته شده، که نزديک ترين آمار به اين تعداد روزنامه نگاران کشته شده در سال ١۹۹٤ است. و سپس برای تصميمات سخت گيرانه برخي دولت ها در قبال آزادی بيان. تعدادی از روزنامه نگاران به مجازات مرگ محکوم شده و يا در خطر اين محکوميت قرار دارند. دو روزنامه نگار به دليل شرايط بسيار بد بازداشت و در پي محروميت از درمان در زندان جان باختند و تعداد ديگر بدون داشتن امکان دفاع از خود به حبس های طولاني مدت محکوم شدند.  اما دولت های سرکوبگر تنها دشمنان آزادی مطبوعات نبودند، به جز آنها گروه های مذهبي و افراطي، قاچاقچيان مواد مخدر،مافيا، سرويس های اطلاعاتي خودسر، سازمان های تبهکاری، جنبش های استقلال طلب، گروه های شورشي مسلح، سياستمداران فاسد را نيز بايد اضافه کرد که هر گاه روزنامه نگاران از نزديک به فعاليت های شان توجه مي کردند، از اعمال خشونت نسبت به آنها ابا نداشتند.

سال گذشته سالي دشوار برای روزنامه نگاران بود. ٢٠٠٨ متاسفانه سالي سخت تر است. بدون پذيرش تسليم طلبي اما بايد بپذيريم که در ماه های آينده امکان بهبود شرايط روزنامه نگاری به شدت نامحتمل است.

نخستين نگراني ما  تقويم انتخاباتي است. در ٢٠٠٨  چندين انتخابات مهم در کشورهايي که رهبران آنها روزنامه نگاران مستقل را سرکوب مي کنند، برگزار مي شود. امروز در جهان کمتر کشوری است که جرات کند ناشيانه رای گيری را دست کاری کند. تقلبات انتخاباتي از پيش طرح ريزی مي شوند و کمتر به چشم مي آيند و عمدتا شامل دست کاری ليست های انتخاباتي، تحت فشار قرار دادن کميسيون های تائيد رای گيری، و مهار کردن رسانه ها است. در زمان کارزار انتخاباتي مطبوعات در مرکز توجهات قرار دارند و به درد اين مي خورند که از سوی طرفداران نامزدهای شکست خورده عامل اصلي شکست محسوب شوند.

اولين انتخابات ١٨ فوريه در پاکستان است و احتمالا با خيل تهاجم و دستگيری روزنامه نگاران همراه خواهد شد. شبکه های تلويزيوني خصوصي برای حفظ آزادی شکننده اند خود مجبورند به دفاع از هم  اتکا کنند. پرويز مشرف همه ی توان خود را بکار گرفته تا در اين انتخابات پيروز بدر آيد. وی اعتراض وکلا در بهار سال جاری که درنوامبر به جنبش اعتراضي روزنامه نگاران فرا روييد را فراموش نکرده است. 

در آغاز ماه مارس روسيه رييس جمهور خود را بر مي گزيند. وابستگي سوخت و انرژی اتحاديه اروپا مواضع مسکو را تقويت مي کند. ولاديمير پوتين احساس مي کند بال در آورده است و مي داند برای دراختيار گرفتن کشور بدون حساب پس دادن به کسي آزاد است. مخالفان اش فقط بايد خفه شوند و البته نه با رضای دل که اين امر هم به وسيله پول و تهديد عملي مي شود. هر سال روزنامه نگاران روس به قتل مي رسند و تهاجم به آنها افزايش يافته است. از سوی ديگر همه ی رسانه های مهم از سوی نزديکان به قدرت خريداری شده اند. حتا راديو پژواک مسکو که دژ روزنامه نگاران مستقل بود به دست سهام داران شرکت گازپروم افتاده است. شخصيت قوی مدير اين راديو آيا اجازه مي دهد که اين رسانه از آزادی نسبي بهرمند شود؟ و برای چه مدت؟

سياست روسيه در منطقه کشورهای شوروی سابق همه گير شده است. به جز کشورهای بالت و تا حدودی اکراين ديگر کشورهای اين منطقه هر گاه  مطبوعات پا را از گليم خود فراتر مي نهد، بر سرشان داد مي کشند. روزنامه نگاران آذربايجان در ماه اکتبر انتخاب دوباره ی الهام علي اف را بايد تحت پوشش خبری قرار دهند. و از پيش منتظر موج خشونت ماموران امنيتي و صدور محکوميت های ناعادلانه ی دادگاه هايي هستند که احکام شان را با مواضع اعلام شده دولت هماهنگ مي کنند. 

 در کشور همسايه ايران سرکوب از پيش آغاز شده است. رييس جمهور احمدی نژاد که حتا از سوی جناح محافظه کاران هم مورد انتقاد قرارگرفته است، به تعديل قدرت رسانه ها پيش از انتخابات نيمه مارس ( اسفند) برخاست. روزنامه نگاراني که در زندان نيستند به محاکم فرا خوانده شدند که به آنها يادآوری شود، که در آزادی تعليقي و با سپردن وثيقه بسر مي برند. پيش  از اين سايت های اطلاع رساني آزاد و منتقد يکي بعد از ديگری مسدود شدند. همين سناريو در زيمبابوه اجرا مي شود که که روبرت موگابه نزديک به سي سال است رياست دولت آن را برعهده دارد. وی امروز حتا در حزب خود هم با "اتفاق آرا" حمايت نمي شود. انتخابات آخر ماه مارس حتما به تظاهرات های اعتراضي منجر خواهد شد که در طي آن معترضان در خيابان های حراره همچون گزارشگران عکاس و فيلم بردار با نيروهای " مسئول حفظ نظم عمومي" سروکار خواهند داشت.          

افتضاح دادگاه های از خالي متهم

نيمکت متهمان در دادگاه ها از قاتلان روزنامه نگاران خالي ست. مصونيت از مجازات دومين نگراني بزرگ ما است.

نتايج تحقيقات در باره ی خشونت عليه روزنامه نگاران به ندرت راه به دادگاه مي برند. و وقتي هم که چنين مي شود آمران اصلي جنايت با بهره بردن از مصونيت برای مقام و يا روابط شان  از عدالت مي گريزند. در سال ٢٠٠٨  دو دادگاه مهم برگزار مي شو د . دادگاه برای قتل هراند دينک در ترکيه و دادگاه برای قتل آناپوليتوکفسکاپا در روسيه. اين دو جنايت در پشت دروازه های اروپا رخ داده اند. و دادرسي آنها بايد به شکل نمونه برگزار گردد، عاملان و آمران آنها بايد شديدا مجازات شوند. بخشي از آينده ی روزنامه نگاران به نتايج اين دو محاکمه بستگي دارد و اهميت اين امر نه تنها در کشورهای روسيه و ترکيه که در همه ی کشورهای خطرناکي است که اينگونه تحقيقات حساس جريان دارند.

و کشورهای خطرناک برای حرفه کاران رسانه ها در جهان بيشتر شده اند. پنج سال پس از حمله آمريکا، در عراق هم چنان روزنامه نگاران را به گور مي سپارند. تقريبا هر هفته يک گزارشگر عراقي عامدانه به قتل رسيده و يا قرباني حمله ای انتحاری شده است. گزارشگران ويژه رسانه های خارجي که نسبت به آغاز جنگ تعداشان کاهش يافته  و بهتر حفاظت مي شوند، کمتر در معترض خطر هستند. خبرنگاران عراقي بر وضعيت خود آگاهند و به نظر مي رسد مي دانند که تا سالها نبايد در انتظار بهبود قابل توجه ای در وضعيت خود باشند.

سرزمين های فلسطين و سومالي شاهد تنش هايي بودند که از شهروندان غير نظامي هم قرباني گرفت. خبرنگاران داخلي و خارجي که در آنجا به کار مشغواند از هر طرف متهم به "جاسوسي" برای رقيب مي شوند. در سريلانکا که در زير بمب گذاری ها شصتمين سالگرد استقلال اش را جشن مي گيرد، در ٢٠٠٨ روزنامه نگاران بايد متحمل ضربات وارده از سوی ببر های تاميل، ارتش سريلانکا و شبه نظامياني تحت کنترل اش باشند. کشتي گزارشگران در افغانستان به گل نشسته است و کساني که در منطقه قبايلي هستند در عدم امنيت دائم بسر مي برند. 

جنبش های شورشي در چاد و نيجر گزارشگراني را که قصد نشان دادن واقعيات اسفبار اين مناطق را دارند تهديد به انتقام گيری مي کنند. دولت ها به موازات پيشروی نيروهای رقيب به پايتخت سخت گير تر مي شوند و تحمل شان در برابر رسانه هايي که به شورشگران امکان ابراز نظر مي دهند، در روزهای پاياني سال گذشته به کمترين حد خود رسيده بود.

وعده های توخالي و بازی فريب کارانه

گرايش به دور زدن قانون حتا برای آنها که بايد آنرا رعايت و به اجرا گذارند به اصل بدل شده است. برای نشان دادن ظاهری آراسته دولت ها يکي بعد از ديگری اعلام مي کنند که برای جرايم مطبوعاتي احکام زندان صادر نمي کنند. حکومت های اقتدارگرا  روزنامه نگاران را با آتهاماتي چون " تحريف و توهين" به زندان مي فرستند. در کشورهای ديگر، آنجا که جامعه جهاني آنها را " کشورهای در راه توسعه و تحکيم دمکراسي " مي خواند. دستگاه قضايي فريب کاری مي کند، اتهامات عوض مي شوند ولي رفتار نه. در آنجا روزنامه نگاران برای " برهم زدن نظم عمومي" و يا " اقدام برای سرنگوني دولت" به زندان فرستاده مي شوند. کوبا با کشف اتهامي به نام " خطر اجتماعي پيش از ارتکاب جرم" توسط قضات گوش به فرمان حکومت، آوانگارد اين نوع محاکمات است. بنا بر اين اتهام روزنامه نگاران، در اقدامي پيشگيرانه بعنوان " خطری بالقوه"  پيش از حتا نوشتن يک خط دستگير مي شوند. نوعي سانسور  پيشگيرانه پيش از انتشار.

سانسور  که جهاني شده است. وسائل رسانه ای و اطلاع رساني جديد تحت کنترل قرار مي گيرند. تلفن های دستي از زماني که امکان تصوير برداری را دارا شده اند، مورد توجه بيشتر قرار گرفته است. در برمه به هنگام تظاهرات های خياباني در سپتامبر گذشته  به محض آن که پليس متوجه انتشار  تصاوير گرفته توسط تلفن ها در رسانه های جهاني شد اقدام به مصادره آنها کرد. بر روی اينترنت سايت های به اشتراک گذاشتن ويدئو های تصويری و يا شبکه های اجتماعي هستند که قرباني سايبر سانسور شده اند و در سوريه، مصر، و حتا در برزيل اين اشکال جديد ارتباطات از تور صيادان سانسور رد نشدند. بدون به حساب آوردن چين که صدر نشين در اين عرصه است.

در تابستان سال جاری نگاه ها متوجه امپراتوری معاملات است. بازی های المپيک در ٨ اگوست در حالي آغاز مي شوند که صدها روزنامه نگار، وب نگار و وبلاگ نويس در زندان بسر مي برند. به جز کميته بين المللي المپيک هيچ کس ديگر  به اقدام مثبتي در عرصه حقوق بشر از سوی چين پيش از بازگشايي بازی ها  باور ندارد. هر روزنامه نگار آزاد شده بلافاصله با روزنامه نگار ديگری جايگزين مي شود. وبلاگ نويس هو جيا که در پايان سال ٢٠٠٧ بازداشت شد از جمله اين زندانيان است. 

چند خبر خوب نيز که شايد بتوانند نويدگر شادی برای اين سال باشند. دست کم سه روزنامه نگار در اريتره در پايان محکوميت خويش آزاد مي شوند.  مذاکرات برای انتقال سامي الج از زندان گوانتانامو   به سودان در حال پيشرفت است و احتمالا به نتيچه خواهد رسيد. روزنامه نگار زنداني يو وين تين که از سال ١٩٨٩ در برمه زنداني ست مي تواند پش از سال ها که از حق آزادی مشروط محروم شده بود از آن بهرمند و يک سال پيش از پايان محکويمت اش آزاد شود. و بالاخره در سال ٢٠٠٨ شصتمين سالگرد انتشار اعلاميه جهاني حقوق بشر را جشن مي گيريم که ماده نوزده آن " حق آزادی عقيده و بيان " را تضمين مي کند. اميد آنکه اين سالگرد پيام آور روزهای بهتر برای آزادی بيان و مطبوعات باشد.

گزارش ساليانه افغانستان  ٢٠٠٨

بي ثبات شده در اثر جنگي بيش از پيش پر خشونت، افغانستان برای دفاع از روزنامه نگاران مشکل دارد. طالبان دو همکار يک گزارشگر ويژه ايتاليايي را ربوده و سپس به قتل رساندند و به مراکز بسياری از رسانه ها حمله کردند. دستگاه قضايي يک روزنامه نگار جوان را به اتهام " توهين به اسلام" به  اعدام محکوم کرده است. نيروهای امنيت ملي در طي سال گذشته به آزار و اذيت روزنامه نگاران منتقد ادامه دادند. 

در ٢٧ حوت مردان مسلح ملا داداله  يکي از شرور ترين فرماندهان طالبان،  سيد آغا راننده و راهنمای ٢٥ ساله روزنامه نگار ايتاليايي دانيل ماسترجياکومو  و در تاريخ ١٩ حمل اجمال نقشبندی روزنامه نگار ٢٥ ساله افغاني را به اتهام "جاسوسي" محاکمه و گردن زدند. گزارشگر روزنامه لارپوپليکا با دخالت دولت ايتاليا و مذاکره برای آزادی وی در معاوضه با پنج زنداني طالبان آزادی شد. هر سه نفر  روز ١٥ حوت در منطقه هلمند ربوده شده بودند.    

سرنوشت همکاران افغان اين روزنامه نگار خارجي نشانگر وخامت وضعيت روزنامه نگاران در جنوب و شرق افغانستان است که در سال ٢٠٠٧ در اثر جنگ هزاران نفر از مردم جان  خود را از دست داده اند. اجمل نقشبندى در حالى کشته شدکه روزنامه نگاران و سازمان های بين المللي خارجى، و روزنامه نگاران افغانستان از طالبان خواهان رهايى وى شده بودند. سيد آغا راننده و مترجم ٢٥ ساله دانيل ماسترجياکومو با بسياری از خبرنگاران خارجي در منطقه هلمند همکاری داشت. از جمله با توماس کوگلان گزارشگر روزنامه ی انگليسي ديلي تلگراف، وی در باره ی سيد آقا مي گويد : " سيدآقا جواني آرام، فعال و مودب بود. بدون وی که اصليت قبيله ای و محلي داشت انجام مصاحبه ناممکن بود و اين کاری بس خطرناک بود. با آنکه امکان رفتن به کابل و زندگي در امنيت را داشت، داوطلب بودن وی برای پذيرش چنين خطری به سختي قابل فهم بود، و برای کساني چون سيد که به همکاری با خارجي ها معروف بودند اين خطری دائمي بود که زندگيش را تهديد مي کرد. او به خوبي بر اين امر آگاه بود. وابستگي های محلي اش و روابط شخصي با گروه هايي از طالبان شکلي از حمايت را برای وی به وجود مي آورد اما همانگونه که خودش تصديق مي کرد اگر زماني کساني مي خواستند آسيبي به وی برسانند اين کار به راحتي ممکن بود."   

با در کنترل داشتن چند ولايت، مردان ملا عمر رهبر اصلي طالبان در سال ٢٠٠٧ چندين روزنامه نگار را دستگير کردند. در آغاز اين سال يک گروه از خبرنگاران شبکه الجزيره و دو گزارشگر پاکستاني توسط طالبان دستگير و سپس آزاد شدند. حمله به رسانه ها از سوی طالبان افزايش يافته است از جمله مي توان حمله با استفاده از راکت را به ايستگاه راديو ملي پيغام در ولايت لوگار نام برد. 

قتل ذکیه ذکی يکي روزنامه نگار صدای صلح 

قتل ذکیه ذکی يکي از چهره های برجسته ی روزنامه نگاری مستقل افغانستان در تاريخ ١٥ جوزا ١٣٨٦ در جبل السراج (ولایت شمالی پروان) حرفه کاران رسانه ها را نگران کرد. در شبانگاه  ١٥ جوزا دو مرد مسلح ناشناس وارد خانه ی اين روزنامه نگار شده و با شليک هفت گلوله در جلوی چشمان پسر دو ساله اش وی را تیر باران کردند. در آغاز پليس ٦ نفر را در اين رابطه دستگير کرد که چهار نفر از آنها با نبود مدرکي دال بر دست داشتن در قتل بلافاصله آزاد شدند. مقامات رسمي، طالبان را به ارتکاب اين قتل متهم کرده اند، اما خانواده و همکاران روزنامه نگار به قتل رسيده انگشت اتهام را به سوی جنگ سالاران محلي نشانه مي روند، که در برنامه های حقوق بشر ی اين روزنامه نگار در راديو مورد انتقاد قرار مي گرفتند. اين روزنامه نگار در سال ٢٠٠٣ از حمله اعضای مجلس موسسان افغانستان بود.

چند هفته پس از ذکیه ذکی فريده نيکزاد سردبير خبرگزاری مستقل پژواک که در باره ی قتل همکارش تحقيق مي کرد، از سوی افراد ناشناسي مورد تهديدقرار گرفت که به وی سرنوشت رئيس راديو صدای صلح را وعده مي دادند. قتل ذکیه ذکی در زماني روی داد که تنش شديدی ميان همکاران راديو صدای صلح با برخي مسئولان محلي به وجود آمده بود. يکي از خبرنگاران اين راديو عبدل قودوس در اواسط دلو بعد از يازده ماه بازداشت موقت آزاد شده است. وی در پي شکايتي از سوی نماينده مجلس سيما سادت به اتهام " تهديد به قتل" دستگير شده بود. شورايي از ريش سفيدان از وی خواسته است که نه با مطبوعات موضع را در ميان بگذارد و نه از نماينده تقاضای غرامت کند. سيما سادت رقيب انتخاباتي زکيه زکي در آخرين انتخابات پارلمان (ولسی جرگه) بود. اين نماينده مجلس تلاش کرده بود تا راديو صدای صلح را که ابزاری در دست رقيب سياسي مي پنداشت تعطيل کند. 

 

پليس نتوانست به شکل کامل بر قتل شکیبا سانگه آماج  خبرنگار جوان تلویزیون خصوصی شمشاد روشني افکند. گردانندۀ برنامۀ مهمان شام و نطاق پشتوی، برای تلويزيون ششماد گزارش نيز تهيه مي کرد. وی در تاريخ  ۹ جوزای در منزل مسکوني خود زماني که همه ی اعضای خانواده اش نيز حضور داشتند به ضرب گلوله کشته شد. مقامات دولتي و خانواده اين روزنامه نگار امکان قتل وی را به دليل مشکل فامیلی رد نکرده اند.

محکوميت به مرگ برای يک روزنامه نگار و بازداشت  گزارشگران مستقل

برای دومين بار در بعد از سقوط طالبان يک روزنامه نگار به اتهام " توهين به اسلام" به مرگ محکوم شده است. سيد پرويز کامبخش که در تاريخ ٥ عقرب ١٣٨٦ در بازداشت بسر مي برد، از سوی دادستان (سارنوالی) متهم به " در اختيار داشتن و انتشار مقاله ای کفر آميز " شده بود. اين روزنامه نگار نوشته ای به نام "آیات زن ستیز در قرآن" را از روی سايت های اينترنتي برگرفته بود. در تاريخ ٢ دلو ١٣٨٦  از سوی  شعبه امنيت عامه دادگاه ابتدايي ولايت بلخ،  به شکل غير علني و بدون حضور وکيل مدافع  به اتهام " اهانت به دين اسلام  و پخش مقاله ای کفرآميز" به حکم اعدام محکوم شد. اين حکم که از سوی شورای علمای بلخ خواسته شده بود در عين حال به قصد ترساندن برادر اين روزنامه نگار جوان يعقوب ابراهيمي که گزارشات و مقالاتي در باره نقض حقوق بشر در شمال کشور نشر مي داد صادر شده است.

اغلب موارد وقتي دولت مورد انتقاد قرار مي گيرد از اتخاذ معيارهای مشاجره برانگيز نسبت به رسانه ها دريغ ندارد. در ماه دلو سال گذشته ( ژانويه ٢٠٠٧) روزنامه نگار مستقل تواب نيازی از سوی ماموران امنيت ملی افغانستان به اتهام داشتن رابطه با سخگوی طالبان بازداشت شد. اين روزنامه نگار در دادگاهي خلق الساعه به يک سال زندان محکوم شد. مقامات مسئول در ماه اسد در پي اعتراضات متعدد نهادهای داخلي و خارجي مجبور به آزاد کردن وی شدند.

 

در ماه حمل دهها مامور پليس بدستور دادستان (سارنوال) کابل  برای دستگيری روزنامه نگار حامد حيدری و مسئول شبکه تلويزيوني طلوع به دفتر اين شبکه يورش بردند. دادستان آنها را  متهم کرده بود که سخنانش را در پخش خبری همان روز مورد تحريف قرار داده اند. در برابر مقاومت روزنامه نگاران پليس مجبور به ترک دفتر اين رسانه شد.

 

سپس در ماه سرطان ماموران امنيت ملی محمد آصف ننگ سردبير نشريه دولتي جرگه ی امن و کامران مير هزار، سردبير سايت انترنيتى کابل پرس وخبرنگار راديو سلام وطندار دستگير را دستگير کردند. دليل دستگيری برای محمد آصف ننگ  انتشار مقاله ای از يک محقق کانادايي اعلام شده بود. اين مقاله "جنگ و جهاني ساختن ، ١١ سپتامبر به سود کيست؟" نام دارد و در آن حامد کرزای عروسک دست امريکايي ها ناميده شده است. کامران مير هزار، مسؤول سايت انترنيتى کابل پرس و خبرنگار راديو سلام وطندار که یه کاربران اينترنت اجازه ی اظهار نظر بدون سانسور را در سايت خود مي داد ، برای انتشار مقالاتي که برخي از مقامات دولتي را به جاسوسي متهم کرده بود تحت بازجويي قرار گرفت . اين دو روزنامه نگار چندی بعد آزاد و مجددا دستگير شدند. بتاريخ ١٨ اسد کامران مير هزار
February 13th, 2008



  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها